{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
integrated
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی هوافضا ]
یکپارچه
۰
۱
[توسط مترجم]
[محیط زیست]
یکپارچه
۰
۲
[توسط مترجم]
[معماری]
یکپارچه
معنی integrated, معنی هئفثلقشفثی, معنی integrated, معنی اصطلاح integrated, معادل integrated, integrated چی میشه؟, integrated یعنی چی؟, integrated synonym, integrated definition,
معنی helper
,
ترجمه helper
به فارسی,
معنی الگوریتم تنظیم بر پایه تعقیب
,
ترجمه الگوریتم تنظیم بر پایه تعقیب
به انگلیسی,
معنی کسیکه در رفتن تعلل کند، پرسه زن
,
ترجمه کسیکه در رفتن تعلل کند، پرسه زن
به انگلیسی,
معنی سرطانزا
,
ترجمه سرطانزا
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی